Alextimia - این بیماری چیست و علائم آن چیست؟

در میان بیماری های مختلف روانشناختی، تعداد زیادی از اختلالات، مانند آلکسیتیمیا وجود دارد. امروزه نشانه های آن در تعداد زیادی از مردم - از 5 تا 25٪ از کل جمعیت یافت می شود. داده ها به طور قابل ملاحظه ای متفاوت هستند، زیرا اصطلاح، ویژگی های مختلف روانشناختی و انحرافات در درجه را نشان می دهد.

الکسیتیمی چیست؟

Alexithymia یک بیماری روحی نیست، بلکه یک ویژگی کاربردی سیستم عصبی انسان است که در ناتوانی بیان افکار خود در کلمات بیان می شود. در یونانی، اصطلاح را می توان به عنوان "بدون کلمات برای احساسات" ترجمه کرد. افرادی که با این انحراف در تعریف و توصیف احساسات و احساسات خود مشکل دارند، اول از همه، آنها بر روی رویدادهای خارجی تمرکز می کنند که بر تجارب داخلی تأثیر می گذارد.

Alexithymia در روانشناسی

Alextimia در روانشناسی نقض عملکرد عاطفی یک فرد است، اما نه یک بیماری. انحرافات با توانایی ذهنی فرد ارتباط ندارد، آنها تحت تاثیر قرار نمی گیرند، و علل توسعه سندرم دشوار است برای شناسایی. روانشناسی پدیده آلکسیتیمیا را به عنوان عامل خطر برای بیماری های روان شناختی در نظر می گیرد. اصطلاح برای اولین بار در 70s قرن بیستم استفاده شد. پیتر سیفنوس، روانکاو، با مشاهده بیماران مبتلا به اختلالات جسمی ، ناتوانی خود را نسبت به تجربیاتشان به شکل کلامی کشف کردند. درجه شدت اختلال ممکن است متفاوت باشد.

Alexithymia - علل

همانند هر گونه مشکل روانشناختی، الکسیتیمی شخص دارای منابع اولیه است که علت این سندروم است. دو نوع آن را جداسازی کنید - ابتدایی و ثانویه، یعنی یک ویژگی شخصیت پایدار یا یک واکنش موقت به مشکل. در اولین مورد، علل ژنتیک یا درون رحمی هستند: اختلال در ساختار مغز، سرکوب امواج به مغز مغز توسط سیستم لنبی. سندرم ثانویه شامل دلایل روحی-عاطفی است: اوتیسم، استرس، شوک، ویژگی های روابط در خانواده و تربیت.

Alextimia - علائم

حضور این سندروم نشان می دهد که فرد روی تجربیات عصبی متمرکز شده و برای یک تجربه جدید بسته شده است. افرادی که از "ناتوانی بیان احساسات" رنج می برند، بیشتر از دیگران به افسردگی و بیماری هایی مانند بیماری قلبی، آسم برونش، فشار خون بالا، بی اشتهایی و غیره بیشتر مبتلا می شوند. علائم اصلی آلکسی تیمیا عبارتند از:

چگونه با یک فرد مبتلا به alexithymia صحبت کنیم؟

ممکن است فکر کنید که آلکسیتیمیا بیماری ای است که در زندگی روزمره دخالت نمی کند. در واقع، عدم توانایی ابراز و شناسایی احساسات به شدت مانع برقراری ارتباط است. و توسعه بیماری های ثانویه درمان این سندرم را ضروری می سازد. افراد نزدیک باید صبور باشند تا متقاعد شوند از یک تحلیلگر روانکاوی کمک بگیرند. بر کسی که "عاطفی کور" نیست، با او عصبانی نشوید. در معرض این سندرم به "گرمی خانه" کمک می کند: عشق، عاشقانه، مثبت، درک.

Alextimia در حرفه های خلاق

شخصیت Alextimic تخیل بسیار محدود است، قادر به درک احساسات خود و پاسخ به احساسات دیگران است. در زندگی alexithymic، هیچ شادی و میل به چیزی جدید وجود دارد. آنها خیلی عملی هستند و نمی دانند چگونه خودشان را بیان کنند. بنابراین، تخصص های خلاقانه برای افراد مبتلا به این سندرم منع شده و تقریبا غیرممکن است. اما خلاقیت برای مقابله با این بیماری کمک می کند، به عنوان مثال، هنر درمانی باعث توسعه تخیل می شود .

Alexitimia - روش درمان

آلکسیتیمای مادرزادی دشوار است، اما با شکل بدست آمده چیز بهتر است. نتایج توسط روان درمانی به ارمغان می آورد: تکنیک هایی مانند هیپنوتیزم، پیشنهاد، درمان روان پزشکی و جاستال. آنها به منظور کمک به بیمار در بیان احساسات هدف هستند. گاهی اوقات درمان دارویی مورد نیاز است - استفاده از آرام بخش ها برای جلوگیری از حملات هراس، تسکین استرس های احساسی، افسردگی، اضطراب. مهم است که به یاد داشته باشید که در مبارزه با سندرم آلکسی تیمیا، درمان می تواند طولانی باشد.

Alexitimics باید به طور مستقیم در از بین بردن علائم بیماری خود را. اغلب روانپزشکان به تکالیف خود در زمینه توسعه تخیل و آگاهی کمک می کنند: نگه داشتن دفتر خاطرات، خواندن داستان، تمرین هنر - نقاشی، موسیقی، رقص و غیره. مردم یاد می گیرند احساسات و احساسات خود را ثبت کنند، از آنها نترسند و آنها را مسدود نکنند. مفید است که در جهت های مختلف توسعه یابید تا مشکل خود را حل نکنید.

ناتوانی در قرار دادن احساسات به کلمات، ویژگی شخصیتی ناخوشایند است، اما با وجود این می توان آن را یکی از مهمترین نکته ها دانست. مهم نیست که توسعه این سندرم آغاز شود، به طوری که بیماری های جدی تر را ایجاد نمی کند. بیماری های روانشناختی که به علت آسیب شناسی و علائم روانپزشکی (افسردگی، استرس و غیره) ظاهر می شود باید سریعا حذف شوند.